با حضور تیم جنایی در بیمارستان معلوم شد که مقتول تنها زندگی میکرده و یکی از بستگانش او را به بیمارستان منتقل کرده است.
مأموران سراغ این فرد رفتند و او گفت: مقتول بهاره نام داشت و یکی از بستگان نزدیکم بود. معمولا هر روز با یکدیگر در تماس بودیم اما او از پنجشنبهشب جواب زنگهایم را نمیداد. نگرانش شده بودم، حتی در فضای مجازی هم آنلاین نشده بود و این موضوع نگرانیام را بیشتر میکرد. وی ادامه داد: تا صبح جمعه صبر کردم و وقتی دیدم همچنان از او خبری نیست به سمت خانهاش رفتم. من کلید آپارتمانش را داشتم و وقتی وارد آنجا شدم، دیدم نیمهجان روی تخت افتاده است. ظاهرا یک ضربه چاقو به کتفش وارد شده بود و بهنظر میرسید که چند روزی از زخمیشدن او میگذرد، چراکه زخمش عفونت کرده بود و در تب میسوخت.
زن جوان گفت: فورا به اورژانس زنگ زدم و بهاره را به بیمارستان بردم اما چند ساعت بعد او جانش را از دست داد. بهاره قبل از مرگش به من گفت که ۴روز قبل با دختری به نام نسترن بهدلیل اختلافات مالی درگیر شده و نسترن با چاقو ضربهای به کتف وی زده است، اما پس از آن بهاره به جای رفتن به بیمارستان تصمیم گرفته بود خودش را در خانه درمان کند که بعد از ۴روز زخمش عفونت کرد و جانش را گرفت.
گفتههای این زن کافی بود تا قاضی جنایی دستور بازداشت نسترن را صادر کند. مأموران در ادامه متوجه شدند در زمانی که مقتول در بیمارستان تحت درمان بوده، نسترن ۲۵ساله به همراه یکی از دوستانش به آنجا مراجعه کرده و وضعیت مقتول را جویا شده و سپس آنجا را ترک کرده بود. این اطلاعات نشان میداد دختر ۲۵ساله در این ماجرای قتل دوستش نقش داشته و درنهایت وی در محل زندگیاش دستگیر شد.ناخواسته قاتل شدم
متهم به قتل در بازجوییها اعتراف کرد که با چاقو ضربهای به کتف مقتول زده اما قصد کشتن او را نداشته است. وی توضیح داد: مقتول از دوستانم بود که هرازگاهی برای دیدن من به خانهام میآمد. چند وقت قبل من و مقتول با هم شرطبندی کردیم و او مبلغی به من بدهکار شد. روز حادثه وقتی به خانهام آمده بود، از او خواستم بدهیاش را پرداخت کند اما او اهمیتی به حرف من نداد. بعد هم اینترنتی موتور کرایه کرد و از خانهام خارج شد.متهم ادامه داد: در حالی که بهشدت عصبانی بودم چاقویی برداشتم و بهدنبالش رفتم تا او را بترسانم. از او خواستم بدهیاش را پرداخت کند اما توجهی به حرفم نکرد و سوار موتور شد. من که عصبانی شده بودم، میخواستم با چاقو ضربهای به دست مرد موتورسوار بزنم تا مانع رفتن بهاره بشوم اما او جاخالی داد و ضربه محکم به کتف بهاره برخورد کرد. آن روز بهاره رفت و آنطور که شنیده بودم حالش خوب بود تا اینکه روز جمعه متوجه شدم به بیمارستان منتقل شده است. برای اینکه سر و گوشی آب بدهم به همراه دوستانم به بیمارستانی که بهاره در آنجا بستری شده بود رفتم تا اینکه شنیدم او فوت شده است. وقتی این خبر را شنیدم، شوکه شدم و از اینکه نتوانستم روز حادثه خشمم را کنترل کنم، دچار عذاب وجدان شدم. چون نمیخواستم جان او را بگیرم.با اعتراف این زن، وی با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
انتهای پیام
منبع:صد آنلاین