جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ | Friday 27 December 2024

خبرهای جدید از قتل ناپدری توسط دختر ۲۸ ساله مشهدی

به گزارش  مازند نگاه، اعترافات تکان دهنده مادر و دختری که به اتهام قتل پدر خانواده در مشهد بازداشت شده اند، در حالی به تصاویر یک زن غریبه در شبکه اجتماعی واتس اپ گره خورد که هنوز ابعاد دیگری از این جنایت وحشتناک در پرده ابهام قرار دارد. هنوز یک ساعت دیگر تا پایان دوازدهم […]



به گزارش  مازند نگاه، اعترافات تکان دهنده مادر و دختری که به اتهام قتل پدر خانواده در مشهد بازداشت شده اند، در حالی به تصاویر یک زن غریبه در شبکه اجتماعی واتس اپ گره خورد که هنوز ابعاد دیگری از این جنایت وحشتناک در پرده ابهام قرار دارد.

هنوز یک ساعت دیگر تا پایان دوازدهم مهر باقی مانده بود که خبر جنایتی هولناک در مشهد، قاضی ویژه قتل عمد را به یک مجتمع مسکونی چند طبقه در بولوار هاشمیه ۶۹ کشاند.

 بررسی های مقدماتی در ساختمان طبقه دوم (محل قتل) بیانگر آن بود که مرد ۴۷ ساله ای به نام محمدجواد بر اثر اصابت سه ضربه کارد از ناحیه پشت و سینه به قتل رسیده است. زن ۴۸ ساله ای که آثار بریدگی با شیء نوک تیز روی ساعدش نمایان بود و خود را همسر مقتول معرفی می کرد، درباره چگونگی وقوع حادثه مدعی شد: همسرم با من و دخترم درگیر بود که ناگهان با کارد ضربه ای به قلبش زد و خودکشی کرد.
دختر ۲۸ ساله نیز که «مهدیس» نام دارد در پاسخ به سوال قاضی دکتر صادق صفری درباره این ماجرای تلخ گفت: پدرخوانده و مادرم به دلیل مشکلات خانوادگی با یکدیگر درگیر شده بودند که ناگهان پدرخوانده ام در همان حالت عصبانیت، کارد را برداشت و با بیان این که «مرا از مرگ نترسانید!» ضرباتی را بر پیکرش وارد کرد و قبل از آن که بتوانیم او را نجات بدهیم، جان خود را از دست داد.
اظهارات مادر و دختر مذکور درحالی با واقعیت های صحنه جنایت منطبق نبود که آثار دو ضربه کارد در کتف و پشت مرد ۴۷ ساله خودنمایی می کرد. قاضی صفری با طرح این سوال که او چگونه تیغه کارد را به پشت خودش فرو کرده است، مادر و دختر را در مخمصه ای انداخت که تا آن لحظه به آن فکر نکرده بودند. از سوی دیگر نیز خطوط موازی آثار بریدگی روی ساعد زن ۴۸ ساله، از شگرد «خودزنی» برای پنهان کردن واقعیت هایی از ماجرای این جنایت هولناک حکایت داشت که از دید قاضی ویژه قتل عمد مشهد دور نماند و بدین ترتیب دستور بازداشت این مادر و دختر جوان صادر شد تا بررسی های بیشتری درباره زوایای پنهان این جنایت صورت گیرد.
ساعتی بعد دو متهم پرونده به پلیس آگاهی خراسان رضوی منتقل شدند و بازجویی از آنان زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) آغاز شد و آن ها ابعاد دیگری از این جنایت تکان دهنده را فاش کردند اما باز هم هرکدام از متهمان سعی داشتند به خاطر مسائل عاطفی ارتکاب قتل را به گردن بگیرند.
در حالی که دختر جوان به قتل پدر خوانده اش اعتراف کرده بود، مادر وی مدعی شد دخترش بی گناه است و او ضربات کارد را به خاطر اختلافات خانوادگی بر پیکر همسرش وارد کرده است!
او ادامه داد: هنگامی که کارد دست همسرم بود و با من درگیری داشت، او چند ضربه هم با تیغه آن به ساعد دستم زد که وقتی امدادگران اورژانس از راه رسیدند تا همسرم را به بیمارستان برسانیم، دست مرا هم پانسمان کردند. اظهارات متناقض این زن در حالی بود که پزشکان قانونی، نظر مقام قضایی درباره «خودزنی» متهم ۴۸ ساله را تایید کردند و این گونه ماجرای قتل مرد ۴۷ ساله پیچیده تر شد.
با آن که اعترافات متهمان پرونده تحت تاثیر عواطف احساسی مادر و دختر قرار گرفته بود، صبح روز گذشته اولین جلسه بازپرسی از دو متهم در شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه جنایی) آغاز شد و آنان این بار به گونه ای در تنگنای سوالات فنی و تجربی مقام قضایی قرار گرفتند که ناگهان دختر جوان فریاد زد: «مادر! این جا حقیقت پنهان نمی ماند!» و سپس اشک ریزان به وارد آوردن ضربات کارد اعتراف کرد و گفت: شب هندوانه ای خریده بودیم و من قصد داشتم با همان کاردی که پدر خوانده ام را کشتم، آن را قاچ کنم! ولی در یک لحظه مشاجره ای بین پدر خوانده و مادرم به خاطر تصاویر زن غریبه ای در واتس اپ شروع شد که دامنه آن به درگیری کشید.
پدر خوانده ام مادرم را روی تخت انداخت و او را کتک می زد که من کارد را برداشتم و فریاد زدم: «رهایش کن! او را کشتی!» ولی پدرم همچنان مادرم را کتک می زد که ناگهان تیغه کارد را در پشت او فرو کردم اما باز هم ول کن ماجرا نبود! به ناچار ضربه آرام دیگری هم به کتفش زدم که در این لحظه برگشت و کارد را از دستم قاپید و گفت: «فکر کردی من با این ضربه ها می میرم!» که در این هنگام تیغه کارد را به سینه خودش کوبید و در همان حال به سمت پله های ساختمان رفت و خطاب به همسایگان فریاد زد که «بیایید! مهدیس مرا زده است!» ولی وقتی همسایگان آمدند من به آن ها هم گفتم که او خودش تیغه کارد را به قلبش فرو کرد!»
در پی اعترافات دختر ۲۸ ساله، مادر وی نیز که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، گریه کنان به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: همسرم قبل از من دو بار ازدواج کرده و آن ها را طلاق داده بود. من هم که از همسرم جدا شده بودم و با دخترم مهدیس زندگی می کردم ۱۴ سال قبل روزی در خیابان با او آشنا شدم که این آشنایی به ازدواج انجامید و ما زندگی مشترکمان را در حالی آغاز کردیم که محمد جواد به بیماری خاص کبدی دچار بود و من از او در منزل مراقبت می کردم که هنوز لوازم پزشکی و درمانی مانند کپسول اکسیژن و غیره در گوشه منزلمان وجود دارد.
با همه این مهر و عاطفه ای که من نثارش می کردم مدتی قبل متوجه شدم که او با زن غریبه دیگری ارتباط دارد و می خواهد با او ازدواج کند ولی همسرم همواره این موضوع را در حالی انکار می کرد که حتی یک بار آن زن که «م- غ» نام دارد به منزلمان آمد و آبروریزی به راه انداخت. این ماجرا تا آن جا پیش رفت که چندی قبل زمانی که همسرم برای پیگیری امور درمانی خود به بیمارستان شیراز رفت با آن زن غریبه همسفر بود!
متهم ۴۸ ساله این پرونده جنایی ادامه داد: از آن روز به بعد روابط عاطفی ما به سردی گرایید تا این که من به خاطر قطع بودن اینترنت، فیلترشکن نصب کردم و بعد از چند روز وارد واتس اپ شدم ولی در کمال ناباوری تصاویر زننده ای را دیدم.
نمی دانستم با  دیدن این تصاویر چه کنم! اعصابم به هم ریخته بود! این ها حق نبود که سال ها از او پرستاری کردم و اکنون پای زن دیگری به زندگی ام باز می شد.
وی ادامه داد: شب حادثه وقتی از بیرون به خانه بازگشتیم من ماجرای زن غریبه را دوباره پیش کشیدم و از همسرم توضیح خواستم اما او مانند همیشه موضوع را انکار کرد. به ناچار شبکه اجتماعی واتس اپ را در گوشی تلفن باز کردم و تصاویر را به او نشان دادم! «محمد جواد» که دیگر نمی توانست آن عکس ها را منکر شود رو به من کرد و با قیافه ای حق به جانب گفت: درست است! من آن زن را دوست دارم و تو را نمی خواهم! قصد دارم با آن زن برای چهارمین بار ازدواج کنم! و…
من در حالی این جملات را می شنیدم که ۱۴ سال جوانی ام را پای او ریخته بودم. به ناچار گفتم: «پس اگر قصد ازدواج داری، مرا طلاق بده! تا پی کارم بروم!»
و او با همان حال ادامه داد: خودت می دانی! من به خاطر بیماری ام مدت زیادی زنده نیستم! به همین دلیل هم می خواهم از دنیا لذت ببرم! و کیف کنم! تو هم اگر این شرایط را دوست نداری! خداحافظ! برو!
زن ۴۸ ساله در حالی که اشک هایش را پاک می کرد، افزود: همین مشاجره لفظی به کشمکش و درگیری بین ما انجامید تا جایی که ناگهان همسرم در حال خشم و عصبانیت مرا زیر مشت و لگد گرفت که دخترم برای حمایت از من وارد ماجرا شد و از پشت سر دو ضربه کارد زد ولی او کارد را از دخترم گرفت و با آن ضربه ای به سینه خودش زد و …
در پی اعترافات تکان دهنده مادر و دختر متهم به قتل، با صدور قرار قانونی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد، این پرونده برای بررسی ابعاد دیگر این ماجرا در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.
انتهای پیام
منبع:صدای ایران


  • یکشنبه, 17 مهر , 1401 ساعت : 09:29:03
  • |
  • بدون دیدگاه
  • |
  • کد خبر : 3544